از بامداد شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ ماموران گمرک در تمامی مبادی ورودی (بنادر، فرودگاهها و انبارهای گمرکی) ایالات متحده آمریکا شروع به دریافت تعرفه ۱۰ درصدی جدیدی کرده اند که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور بطور یکجانبه و بهعنوان “تعرفه پایه” بر واردات کالا از بسیاری از کشورها وضع کرده است. قرارست از چهارشنبه آینده (۲۰ فروردین ۱۴۰۴) نرخهای بالاتری به عنوان “تعرفههای متقابل” با نرخهایی بین ۱۱ تا ۵۰ درصد برای واردات از ۵۷ شریک تجاری بزرگ آمریکا اعمال شود. این اقدام نشان از کنارگذاشتن کامل نظام جهانی تعرفههای توافقی است که پس از جنگ جهانی دوم بنا شده بود و میتواند بطور قابل توجهی بر پویایی و نظم فعلی تجارت جهانی تأثیر بگذارد. اعلام این تعرفهها در چهارشنبه گذشته، بازارهای مالی جهانی را به لرزه انداخت و تنها طی دو روز ۵ هزار میلیارد دلار از ارزش شرکتهای حاضر در شاخص S&P500 کاسته شد؛ رکوردی که در نوع خود بیسابقه است. قیمت نفت و کالاهای اساسی سقوط کرد و همانند تمامی بازارهای جهانی؛ بورس تهران نیز سال جدید را با پوششی قرمز آغازکرد که حاکی از فقدان تمایل و اطمینان سرمایه گذاران است. این تغییرات مستلزم آن است که کسب و کارها به سرعت پیامدهای بالقوه مربوطه را تجزیه و تحلیل کرده و براساس آن بهترین تصمیم را در نزدیکترین زمان ممکن اتخاذ کنند. بدیهی است برای شرکتهای درگیر در تجارت بینالملل، معرفی تعرفهها بر صادرات و واردات به معنای تغییر چشمانداز هزینهها، زنجیره تامین و موقعیت رقابتی در بازار است.
در صنایع فراورده های سلولزی، این امر میتواند اثرات گستردهای داشته باشد که علیرغم عدم وجود صادرات (مستقیم) تولیدکنندگان ایران به آمریکا، به دلیل تغییرات جهانی موضوع منجر به تاثیر بر صنایع سلولزی داخلی؛ همانند دیگر صنایع خواهدشد. تولیدکنندگانی که به مواد خام وارداتی متکی هستند ممکن است با تغییر هزینهها مواجه شوند که میتواند از زنجیره تامین شروع و بر استراتژیهای قیمتگذاری و سودآوری تأثیر بگذارد. صادرکنندگان داخلی نیز بایستی دوام بازارهای هدف صادراتی را مورد ارزیابی مجدد قراردهند، زیرا تعرفه های بالاتر برای صادرات از کشورهای هدف (ایران) به ایالات متحده میتواند بواسطه مازاد فراورده سلولزی؛ تقاضا برای محصولات وارداتی از ایران را کاهش داده یا با انتظار کاهش قیمت، افزایش کیفیت، تغییر شرایط پرداخت و … همراه سازد. واضح است که در این شرایط شرکتهای مستقر در جغرافیای آمریکا باید در منابع تامین خود تجدیدنظر کنند و به دنبال تامینکنندگان جایگزین از مناطق بدون تعرفه یا با تعرفه پایینتر باشند، که بطور بالقوه منجر به تغییر در مشارکتهای تجاری و جریان عادی شبکههای تامین میشود. همچنین صادرکنندگان آمریکایی نیز بواسطه تعرفه های متقابل دیگر کشورها بر واردات از آمریکا، دچار چالش هایی جدی میشوند که فراخوان اعتراضات سراسری روز (۱۷ فروردین) در اکثر ایالتهای آمریکا گواهی بر این واقعیت است.
بنابراین همانند دیگر کشورها، در ایران نیز شاهد تغییرات قابل توجهی در قیمتگذاری فراورده های صنعتی خواهیم بود که افزایش هزینه های ناشی از ناترازی های موجود بر گُرده صنایع سلولزی، حتی میتواند بازارها و مشتریان داخلی را به سمت کالاهای وارداتی سوق دهد. بنابراین تولیدکنندگان داخلی بایستی به دنبال کارایی بیشتر در تولید، ارزیابی مجدد شرایط بازار همزمان با کشف بخشهای جدید بازارهای ملی و بین المللی (شاید در ایالات متحده به دلیل تعرفه ۱۰ درصدی واردات از ایران) باشند. درک پیامدهای هزینه کامل این تغییرات برای حفظ سودآوری و مزیت استراتژیک بسیار مهم است.
بنابراین در عصری که سیاستهای تجاری به سرعت در حال تغییر هستند، دسترسی به دادههای قابل اعتماد و عملی بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. شرکت هایی که نتوانند با ساختارهای جدید سازگار شوند، با خطر افزایش هزینه ها و از دستدادن فرصت های بازار مواجه هستند. لازم به ذکرست که پلتفرمهای مبتنی بر داده ها و اطلاعات تجاری نظیر Resource Wise، Fisher Solve،Forest Stat Global ، ابزارهای تحلیلی قدرتمندی را ارائه میدهند و به کسبوکارها این قدرت را میدهند تا تغییرات را پیشبینی، خطرات را کاهش و از فرصتهای بوجودآمده قبل از رقبای خود استفاده کنند. از ویژگی های برجسته این پلتفرم ها، پایگاه دادهای جامع واردات و صادرات آن است که شامل تمام هزینه های مرتبط از جمله حمل و نقل، تعرفه ها و عوارض است. این سطح از جزئیات به کاربران این امکان را میدهد که دقیقاً مشاهده کنند چگونه سیاستهای تجاری بر قیمتگذاری محصول در مبادی ورودی و خروجی کشورها تأثیر میگذارد.
دکتر حسین جلالی ترشیزی | دانشیار صنایع سلولزی و عضو کمیسیون فنی سندیکا